مرگ مغزی واهداعضو

ساخت وبلاگ
روند طولانی تشخیص مرگ مغزی برای اهدای عضو سلامت > بیماری - گروه دانش و سلامت - آرش نهاوندی: تشخیص بهنگام و صحیح مرگ مغزی برای اهدای عضو به افراد گیرنده ضروری است. مرگ مغزی به وضعیت غیرقابل بازگشت همه عملکردهای مغز اطلاق می‌شود. درچنین وضعیتی همه نورون‌های مغز در نتیجه هیپوکسی تخریب می‌شوند. برای تشخیص مرگ مغزی باید تمامی اعمال مغزی به صورت غیرقابل برگشت از بین رفته‌ باشند. برای پی بردن به نحوه تشخیص مرگ مغزی و روند پیوند عضو اهدایی گفت‌وگویی با دکتر بابک قرایی فلوشیپ مغز و اعصاب، انجام داده‌ایم که در پی می‌آید. دکتر قرایی درباره شرایط تشخیص مرگ مغزی گفت: تیم‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی در مرحله اول وضعیت بیمارانی که احتمال دارد مرگ مغزی شوند یا دچار مرگ مغزی شده باشند را بررسی و غربالگری می‌کنند. بیماران مغزی افرادی هستند که ضریب هوشیاری آنها کمتر از 5 باشد. سطح هوشیاری بر اساس مقیاس کمایی گلاسکو یا همان GCS که ابزاری است برای بررسی پاسخ‌های بیمار نسبت به محرک‌ها تعیین می‌شود. این دسته از بیماران که دارای ضریب هوشیاری زیر 5 هستند احتمال دارد به مرگ مغزی دچار شده باشند یا در آینده دچار شوند. بیماری که از نظر پزشکی به سطح هوشیاری 3 برسد یعنی هیچ واکنشی نسبت به محرک‌ها از خود نشان ندهد؛ در این حالت مردمک‌ها به نور واکنش نشان نمی‌دهند، در نوار مغزی فرد بیمار امواجی ثبت نمی‌شود و رفلکس‌های حلقی وی قطع می‌شود؛ این علائم می‌تواند نشانگر این باشد که بیمار دچار مرگ مغزی شده است. او با اشاره به اینکه روند اهدای عضو بیمار مرگ مغزی نیز تابع یک پروسه بررسی علمی است، گفت: در هر دانشگاه کمیته‌ای وجود دارد که متخصصان و جراحان رشته‌های مختلف پزشکی ازجمله متخصص و جراح مغز و اعصاب و متخصص داخلی در آن عضویت دارند و زمانی که حدس زده می‌شود بیماری مرگ مغزی شده است، تمامی این متخصصان باید یکسری معاینات خاص خود را جهت اطمینان از مرگ مغزی بیمار انجام دهند، اما پیش از انجام بررسی‌های لازم توسط کمیته‌های دانشگاهی از اعضای خانواده و همراهان بیمار اجازه اولیه اهدای عضو می‌گیرند، از آنها درباره تمایل‌شان به اهدای عضو بیمار خویش سؤال می‌کنند. البته اگر پیش‌تر بیمار در زمان سلامتی خود برگه اهدای عضو را پر کرده باشد روند اقدامات تا حدودی در این زمینه متفاوت خواهد بود اما باز اجازه از اطرافیان بیمار کاری است که ضرورتا باید انجام گیرد. زمانی که کمیته دانشگاهی تایید کرد که بیمار دچار مرگ مغزی شده است نماینده‌ای از پزشکی قانونی حضور می‌یابد و پس از انجام معاینات و بررسی‌های لازم اجازه می‌دهد که مرگ مغزی بیمار از سوی کمیته دانشگاهی اعلام شود. زمانی که این مراحل به پایان رسید اطلاعات پزشکی و فردی بیمار مرگ مغزی ازجمله گروه خونی و اعضایی که قابل اهدا کردن است به سیستمی که در وزارت بهداشت وجود دارد ارائه می‌شود که از طریق این سیستم می‌توان به مناسب‌ترین موارد اهدای عضو دست‌یافت. از طریق این سیستم افراد متقاضی می‌توانند به این مسئله پی ببرند که اعضای کدام بیمار مغزی مناسب پیوند به بیمار خود است. افراد گیرنده عضو نیز اطلاعاتشان به سیستم وزارت بهداشت ارائه شده است، این اطلاعات به مرکز اهدای عضو دانشگاهی که به تازگی در آن یک نفر مرگ مغزی تشخیص داده شده است ارسال و به این مرکز اطلاع داده می‌شود که بیماری در فلان شهر وجود دارد که به‌عنوان مثال به یک کلیه پیوندی احتیاج دارد. زمانی که مشخص شد عضو اهدا دهنده به کدام دانشگاه یا مرکز درمانی قرار است انتقال داده شود و عمل جراحی چه زمانی قرار است انجام گیرد، دوباره از همراهان بیمار مرگ مغزی شده اجازه جراحی عضو اهدایی گرفته می‌شود. بعد از این مرحله معمولا در دانشگاه‌های دارای بیمارستان‌های خاص پیوند عضو، عضو اهدایی طی یک عمل جراحی به بدن فرد بیمار پیوند زده می‌شود. مرگ مغزی واهداعضو...
ما را در سایت مرگ مغزی واهداعضو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حسن نژاد mohammadhamid بازدید : 120 تاريخ : شنبه 22 شهريور 1393 ساعت: 7:44

تا ایثار هست زندگی ادامه دارد گزارشی پیرامون مرگ مغزی و اهدای عضو در ایران ۱۳۹۳/۰۴/۰۸ - ۱۵:۳۴ - کد خبر: 114953 سلامت نیوز: بررسی‌های انجام شده در کشور نشان می‌دهد که هر سال 25 درصد از بیماران در فهرست انتظار عضو، متأسفانه جان خود را از دست می‌دهند و در عین حال سالانه 3 هزار نفر به دلیل تصادف‌های رانندگی دچار مرگ مغزی می‌شوند و اعضای سالم‌ بدنشان دفن می‌شود و از بین می‌رود. چندی قبل دکتر ناصر سیم فروش رئیس قطب ارولوژی کشور در مصاحبه با خبرگزاری مهر اظهار داشت: <براساس آمارهای موجود و رسمی، در حال حاضر ایران رکورددار پیوند اعضای مرگ مغزی در منطقه است که خوشبختانه با توجه به افزایش میزان رضایت خانواده‌های افراد مبتلا به مرگ مغزی و در سایه تلاش‌های همه جانبه مسئولان و دست‌اندرکاران مربوطه در حال حاضر ایران از نظر پیوند مرگ مغزی درمنطقه اول است؛ این در حالی است که تا چندی قبل کشور ترکیه در این زمینه پیشگام‌تر از ایران بود.>وی عنوان کرده: <هر پیوند کلیه از فرد مرگ مغزی حدود 4 ساعت به طول می‌انجامد که بسیار حساس و پراسترس است، این در حالی است که برای هر پیوند کلیه از مرگ مغزی حدود 400 هزارتومان دستمزد به تیم پزشکی و درمانی پرداخت می‌شود. حال آن‌که این رقم در سایر کشورها حدود 5 هزار دلار است، با وجود این پزشکان و متخصصان مربوطه همچنان با تمام توان در خدمت مردم و بیماران عزیز هستند.>دکتر کتایون نجفی‌زاده رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این زمینه به ایران می‌گوید: <اگر فردی دچار نارسایی پیشرفته در هر کدام از ارگان‌های حیاتی بدن شود درمان‌های دارویی و جراحی تا حدی مؤثر هستند و از آن به بعد بیمار چاره دیگری جز پیوند عضو ندارد و این پیوند اگر کلیه باشد می‌تواند از یک فرد زنده باشد ولی در مورد اعضای دیگر نیاز به استفاده از بدن کسی است که مرده اما هنوز اعضای بدنش فاسد نشده‌اند و در واقع فرد دچار مرگ مغزی شده است.>وی با بیان این مطلب که اگر بخواهیم از اعضای دهنده مرگ مغزی استفاده کنیم نیاز به اجازه نامه خانواده فردی که دچار مرگ مغزی شده‌، داریم می‌افزاید: <برای این کار باید اطلاعات صحیح به خانواده فردی که دچار مرگ مغزی شده داده شود تا خانواده بتواند درست تصمیم بگیرد. تجربه نشان داده است با توجه به این‌که فرهنگ ایرانی، فرهنگ ایثار است اگر با خانواده‌ها درست صحبت شود در 96درصد با اهدای عضو موافقت می‌کنند.>رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأکید می‌کند: <ستاد اهدای عضو از مرگ مغزی برآورد کرده است که هر سال حدود 5 تا 8 هزار مرگ مغزی در کشور داریم که اگر حتی نصف این تعداد اعضایشان اهدا می‌شد ما هیچ بیمار نیازمند به عضو در کشور نداشتیم.>وی با اشاره به این مطلب که تعداد کسانی که در کشور دچار مرگ مغزی می‌شوند خیلی زیاد است یاد‌آوری می‌کند: <هر چقدر مردم در هنگام کار و زندگی مراقبت‌های لازم را انجام دهند کمتر دچار مرگ مغزی می‌شوند ولی اگر کسی دچار مرگ مغزی شد باید اعضای او به بیماران نیازمند اهدا شود از این رو همه سازمان‌ها باید دست به دست هم دهند و برای مردم اطلاع‌رسانی کافی داشته باشند و تیم‌های اهدا هم باید آموزش‌های لازم را ببینند تا در لحظات سخت صدمه‌ای به خانواده وارد نشود و خانواده‌ها بتوانند تصمیم درستی در مورد اهدای عضو بگیرند.>نجفی‌زاده در پاسخ به این پرسش که آخرین آمار در این زمینه چقدر است می‌افزاید: <در سال گذشته از 3 هزار و 500 مورد مرگ مغزی که داشتیم 665 نفر اعضای شان اهدا شده است که این مسأله جای تأسف دارد و می‌توان گفت که 2 هزار و 500 مرگ مغزی را با اعضای فاسد نشده زیر خاک کرده‌ایم که فاسد شوند و این شایسته مردم ایران نیست.>وی با بیان این مطلب که 25 درصد بیماران نیازمند پیوند، فوت می‌کنند خاطرنشان می‌کند: <این آمار در دنیا 10 درصد است اما تعداد بیماران ما که در فهرست انتظار هستند و وضعیت بسیار بدی دارند خیلی بالاست>. رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد مرگ مغزی هم می‌گوید: <هر زمانی که در اثر حادثه‌ای اکسیژن بطور کامل به مغز نرسد و سلول‌های مغز از بین بروند فشار داخل مغز بالا می‌رود و تخریب تمامی سلول‌های مغز و ساقه مغز در اثر بالا رفتن فشار داخل جمجمه که به دلایلی چون ضربه مغزی، پاره شدن عروق مغزی، تومور مغزی و... روی می‌دهد که در نهایت باعث مرگ مغزی می‌شود. در واقع هر دلیلی که باعث بالا رفتن فشار داخل جمجمه شود منجر به بسته شدن 4 رگ اصلی می‌شود که به مغز خون‌رسانی می‌کنند و تمام سلول‌های مغزی در اثر نرسیدن خون از بین می‌روند و البته به همین دلیل مرگ مغزی کاملاً با کما متفاوت است.>وی با بیان این مطلب که در کما سلول‌های مغز تخریب نمی‌شوند و فقط عملکردشان از بین می‌رود می‌افزاید: <در مرگ مغزی سلول‌های مغزی کاملاً از بین می‌روند و به هیچ عنوان فردی که دچار مرگ مغزی شده است به زندگی برنمی‌گردد.>نجفی‌زاده در پاسخ به این پرسش که مهم‌ترین علت‌ مرگ مغزی در کشور چیست؟ یاد‌آوری می‌کند: <بیشترین علت مرگ مغزی، ضربه مغزی است که در اثر عواملی چون تصادف، سقوط از ارتفاع و غیره اتفاق می‌افتد که 50 درصد از مرگ‌های مغزی را شامل می‌شود. خون‌ریزی مغزی عامل 17 درصد و سکته‌های مغزی عامل 13درصد از مرگ‌های مغزی است. پس از آن تومورها با 6 درصد و مسمومیت دارویی با 5 درصد در رتبه‌های بعدی قرار دارند و 9درصد مرگ‌های مغزی در اثر سایر عوامل هستند.>دکتر رضا مؤمنی متخصص مغز و اعصاب هم در مورد اعضای قابل اهدا می‌گوید:<اعضای قابل اهدا عبارتند از: قلب، ریه‌ها، کبد، روده‌ها، لوزالمعده، کلیه و البته برخی از بافت‌های بدن نیز قابل پیوند هستند بطوری که با اهدای قرنیه می‌توان بینایی را به فردی که دچار صدمه شدید چشمی شده بازگرداند. تاندون و غضروف باعث باز‌سازی اعضای آسیب دیده مربوطه می‌شوند. پیوند استخوان هم می‌تواند مانع قطع عضو در سرطان استخوان شود. دریچه قلب برای کودکان با بیماری مادرزادی دریچه‌ای و بزرگسالان با دریچه آسیب دیده به کار می‌رود. پیوند پوست هم برای بیمارانی که دچار سوختگی شدید شده‌اند انجام می‌شود.>وی با بیان این مطلب که عضو می‌تواند تا 24 یا حتی 48 ساعت بعد از مرگ فرد اهدا شود می‌افزاید: <در دنیا اهدای عضو تنها از جسد صورت می‌گیرد این در حالی است که در کشور ما اهدای عضو در مورد پیوند کلیه از فرد زنده هم صورت می‌گیرد که در دنیا به عنوان مدل ایرانی معروف شده است. محققان خارجی معتقدند که نباید بدن فرد سالمی را با برداشتن کلیه ناقص کرد اما پزشکان ایرانی می‌گویند فرد سالم با یک کلیه هم می‌تواند به زندگی طبیعی خود ادامه دهد.>این متخصص مغز و اعصاب در پاسخ به این پرسش که آیا در صورت مرگ طبیعی هم اهدای عضو امکانپذیر است تأکید می‌کند: بعد از مرگ کامل به صورت طبیعی تا 48 ساعت نسوجی مانند قرنیه، دریچه قلب، استخوان و تاندون قابل اهدا هستند. وی با اشاره به این مطلب که داشتن کارت اهدای عضو بسیار مهم است تا نزدیکان فرد در زمان فوت در خصوص اهدای عضو غافلگیر نشوند یاد‌آوری می‌کند: <براساس قانون جمهوری اسلامی ایران و اکثریت کشورهای جهان برای اهدای عضو رضایت اولیای دم ضروری است و حتی با وجود داشتن کارت اهدای عضو در صورت رضایت ندادن اولیای دم اهدای عضو صورت نخواهد گرفت.>مؤمنی با بیان این مطلب که آمار موفقیت پیوند در اکثریت موارد بیش از ٧٠ درصد گزارش شده است خاطرنشان می‌کند: <بدن گیرنده عضو پیوندی در صورت صحیح مراقبت نکردن فرد از خود یا در موارد بسیار نادر بطور خود بخودی، می‌تواند عضو پیوندی را رد کند که در اکثر مواقع در صورت تشخیص بموقع رد پیوند، امکان درمان آن وجود خواهد داشت. کنترل دقیق بیمار بعد از انجام پیوند عضو، مصرف مرتب داروهای مربوطه و انجام آزمایش‌های لازم می‌تواند از رد کامل پیوند پیشگیری کند.>وی در پاسخ به این پرسش که چه بیماری‌هایی مانع اهدای عضو در فرد می‌شود می‌گوید: <بیماری‌های عفونی مانند ایدز مانع از اهدای عضو می‌شود. البته همه این شرایط در زمان فوت شخص مجدداً ارزیابی می‌شود.>همه می‌توانند در امر اهدای عضو پیشقدم شوند و محدودیت سنی نیز منظور نشده است. تنها عاملی که می‌تواند مانع اهدای عضو شود شرایط بالینی فرد اهدا‌کننده است که در زمان فوت وی توسط پزشک متخصص تشخیص داده خواهد شد. در صورت بروز حادثه برای این افراد و ایجاد مرگ مغزی سلامت اعضای بدن توسط تیم پزشکی به دقت بررسی می‌گردد و در صورت وجود نداشتن مشکل اهدای اعضایی که عملکرد مناسبی دارند انجام می‌شود. مرگ مغزی واهداعضو...
ما را در سایت مرگ مغزی واهداعضو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حسن نژاد mohammadhamid بازدید : 92 تاريخ : شنبه 22 شهريور 1393 ساعت: 7:32

در مرگ مغزی، خونرسانی به مغز متوقف شده، اكسیژن رسانی به آن انجام نمی گیرد.مغز تمام کارکرد خود را از دست می دهد و دچار تخریب غیر قابل برگشت می گردد. اگرچه پس از مرگ مغزی اعضای دیگر از جمله قلب، کبد و کلیه ها هنوز دارای عملکرد هستند، بتدریج در طی چند روز آینده، از کار خواهند افتاد. بیمار مرگ مغزی، صحبت نمی کند، نمی بیند، به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمی دهد و بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی قادر به تنفس نخواهد بود. علل شایع مرگ مغزی كدامند؟ تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سكته مغزی. مرگ مغزی چگونه رخ میدهد؟ هر گونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی شود. از آنجاییکه مغز در یك فضای بسته (استخوان جمجمه) قرار دارد و جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز (ساقه مغز) فشار آورده، مانع جریان گردش خون به قسمت های بالا یی می گردد و بیش از پیش مانع اكسیژن رسانی میشود. این فرایند ممكن است چند دقیقه یا چند روز بدرازا بكشد. قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت ادامه داده، به اعضای دیگر اكسیژن می رساند، در حالیكه بافت مغز و ساقه مغز كه وظیفه كنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(اكسیژن) محروم مانده، دچار مرگ می شوند. چرا در مرگ مغزی، بیمار تا مدتی دارای ضربان قلب و تنفس می باشد؟ قلب تا زمانی كه دارای اكسیژن رسانی باشد، به ضربان خود ادامه میدهد. در بیمار مرگ مغزی، دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) اكسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از كار خواهد افتاد. كما چیست؟ آیا همان مرگ مغزی است؟ كما در واقع یك نوع اختلال در كاركرد مغز است كه شخص دچار كاهش شدید سطح هوشیاری میگردد و به هیچ یک از تحریكات پیرامونش، پاسخ نمیدهد. در كما شانس بهبودی برای برخی بیماران وجود دارد، در صورتیكه در مرگ مغزی بهبودی بیمار غیر ممکن و مرگ وی ظرف چند روز حتمی است. زندگی نباتی چیست و چه فرقی با مرگ مغزی دارد؟ زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است. این وضعیت تقریبا همیشه در پی كما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد ( چشمانش باز است ) و دارای یك سری حركات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملكرد ذهنی و شناختی ندارد. این ها در واقع بیمارانی هستند كه بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظر هوشیارند، بدون اینكه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار كنند. آیا از ظاهر فرد بیمار میتوان فهمید كه او دچار مرگ مغزی شده است؟ خیر، فردی كه دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به كمك دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اكسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و برنگ صورتی می باشد. آیا بیمار بدنبال مرگ مغزی درد را احساس می كند؟ خیر. پس از وقوع مرگ مغزی، در انسان هیچگونه احساس درد و اندوهی وجود نخواهد داشت. آیا مواردی از مرگ مغزی بوده است که بهبود یافته باشند؟ خیر، امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد. مواردی که شنیده اید فرد دچار مرگ مغزی شده و سپس بهبود یافته است، در واقع مرگ مغزی نبوده است. این بیماران در کمای عمیق بوده ولی نزدیکان آنها و یا حتی گاهی برخی از پزشکان و پرستارانی که درباره تفاوت مرگ مغزی و کما اطلاعات کافی ندارند چنین برداشت نادرستی کرده اند مرگ مغزی واهداعضو...
ما را در سایت مرگ مغزی واهداعضو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حسن نژاد mohammadhamid بازدید : 90 تاريخ : شنبه 22 شهريور 1393 ساعت: 7:25

چکيده مقاله: تعريف مرگ و چگونگی تشخيص آن از ديدگاه فرهنگ‌ها و مذاهب مختلف متفاوت بوده و تشخيص زمان مرگ به عنوان يک چالش اخلاقی مهم مطرح است. در زمان‌های گذشته عدم وجود فعاليت قلبی و ريوی را برای تشخيص مرگ کافی می‌دانستند. استفاده از شاخص‌های نورولوژيک برای تشخيص مرگ مغزی در حقيقت مرحله گذر از روش تشخيص سنتی به روش مدرن بود و اين موضوع به دليل تنوع فرهنگی و مذهبی موجود باعث ايجاد مسائل و مشکلات اخلاقی گرديد و با مطرح شدن مسأله اهداء عضو در بيماران دچار مرگ مغزی اين موضوع اهميت خاصی يافت. ريشه چالش‌های اخلاقی موجود در زمينه اهداء عضو در بيماران مرگ مغزی در اين است که مذاهب و فرهنگ‌های مختلف نمی‌توانند به راحتی بپذيرند که فردی که دارای علائم حياتی است، می‌تواند مرده باشد و قبول اين موضوع به خصوص به وسيله نزديکان فرد بسيار مشکل است. دودلی و ترس موجود، ناشی از شک در تشخيص دقيق زمان مرگ مغزی نيست، بلکه ناشی از تشخيص زودرس مرگ فرد و اهدای زود هنگام اعضای او می‌باشد (1و3). قابل توجه‌ترين نکات موجود در زمينه اهداء عضو مسأله تشخيص زمان مرگ و نحوه تصميم‌گيری در خصوص اهداء عضو می‌باشد (5). مرگ از ديدگاه علم پزشکی: در علم پزشکی مرگ مغزی برای تشخيص مرگ انسان بکار می‌رود. مرگ مغزی شامل ازبين‌رفتن کامل و غيرقابل برگشت فعاليت‌های مغزی است که با کمای عميق، آپنه و عدم وجود تمامی رفلکس‌های ساقه مغز مشخص می‌شود. شايع‌ترين علل مرگ مغزی عبارتند از: تروما، خونريزی داخل مغزی، هيپوکسی ناشی از احيای بعد از ايست قلبی، دوز بالای دارو، تومور اوليه مغزی، مننژيت و خودکشی. به‌طور کلی می‌توان گفت که شايع‌ترين علت مرگ مغزی در بزرگسالان، آسيب مغزی تروماتيک و در اطفال آسيفکسی وmotor vehicle accident می‌باشد. اثبات تشخيص مرگ مغزی در علم پزشکی به وسيله شاخص‌های زير انجام می‌شود: 1 – اعلام مرگ مغزی به وسيله پزشک باتجربه‌ای که با علائم کلينيکی و مراحل تشخيص مرگ مغزی آشنايی کامل داشته باشد. 2 – اگر هدف از تشخيص مرگ مغزی اهدای عضو باشد، بايستی 2 نفر پزشک مرگ مغزی را اعلام نموده و نبايستی هيچ‌کدام از پزشکان با گيرنده عضو ارتباطی داشته باشند و نيز در هيچ‌يک از مراحل اهداء عضو نبايد مشارکت داشته باشند. 3 – از بين‌رفتن تمامی رفلکس‌های ساقه مغز. 4 – پاسخ‌های حرکتی در محدوده توزيع اعصاب جمجمه‌ای در هنگام تحريک در هيچ قسمتی از بدن وجود نداشته باشد. رفلکس‌های نخاعی ممکن است هنوز در تعدادی از افراد وجود داشته باشد. 5 – وضعيت‌های قابل‌برگشتی مانند هيپوترمی (دمای کمتر از 32 درجه سانتی‌گراد)، شلی عضلانی در اثر دپرسيون سيستم عصبی مرکزی وجود نداشته باشد. 6 – کما غيرقابل برگشت باشد که تشخيص آن نياز به ‌يک‌ دوره ‌بررسی ‌و مشاهده بين 2 تا 24 ساعت با توجه به کما دارد. 7 – تنفس خودبخودی در جريان تست آپنه (در صورت يک دوره قطع دستگاه تنفس مصنوعی) وجود نداشته باشد که در اين حالت فشار محيطی CO2 در خون شريانی به بالای mmHg 60 و PH خون به زير 18/7 می‌رسد. 8 – اقدامات تشخيصی کمکی شامل اسکن راديونوکلوئيد، آنژيوگرافی 4 رگ مغزی به منظور نشان دادن عدم وجود جريان خون مغزی (1و2و7و8و9). مرگ مغزی از ديدگاه اسلام: در اسلام هرگونه تصميم‌گيری اخلاقی در چارچوب ارزش‌هايی انجام می‌شود که از وحی و سنت پيامبر و تفسير قوانين اسلامی منشاء می‌گيرند. اسلام در اين مسير متناسب با رشد و پيشرفت تکنولوژی پاسخگوی مسايل اخلاقی موجود می‌باشد. در اسلام انسان اشرف مخلوقات و جانشين خداوند بر روی زمين است. اسلام بر ارتباط جسم با روح و ماده با ماوراء الطبيعه و اخلاق و فقه تاکيد دارد. قرآن و سنت پيامبر دستورالعمل‌های اخلاقی مخصوصی در موضوعات مختلف‌پزشکی دارند. ازنظر اسلام مرگ زمانی اتفاق می‌افتد که روح از بدن خارج می‌شود. باتوجه به اين که زمان دقيق خروج روح را نمی‌توان مشخص کرد، لذا مـرگ را فقط از طريق علائم فيزيکی موجود می‌توان تشخيص داد. دانشمندان و حقوقدانان اسلامی در سومين کنفرانس حقوقدانان مسلمان در اکتبر 1986 مفهوم مرگ مغزی و شاخص‌های تشخيص آن را پذيرفتند و اکثريت کشورهای مسلمان و نه همه آنها، هم‌اکنون شاخص‌های مرگ مغزی را پذيرفته‌اند. برای مثال در عربستان سعودی تقريباً نيمی از کليه‌های موردنياز برای پيوند با استفاده از شاخص‌های مرگ مغزی از جسد گرفته می‌شود (1و4و6). تصميم‌گيری در خصوص اهداء عضو در مرگ مغزی: به طور کلی تصميم‌گيری به وسيله فرد جايگزين در بيمارانی انجام می‌شود که خود قادر به اخذ تصميمات لازم نيستند. اين کار باتوجه به اصل اخلاقی احترام به خودمختاری افراد صورت می‌پذيرد. اما سوال اصلی اين است که چه کسی می‌تواند اين تصميم‌گيری را انجام دهد. لازم به ذکر است فردی که دارای ظرفيت نيست، به همان اندازه فرد دارای ظرفيت حق دادن رضايت برای اهداء عضو را دارد و فردی که دچار مرگ مغزی است، از اين موضوع مستثنی نيست. در فرهنگ غربی تصميم‌گيرنده جايگزين، بايد فردی باشد که با تمايلات شخصی، ارزش‌ها و باورهای بيمار بيش از همه آشنا باشـد و بتـواند منعکس‌کننـده تصميـم بيمـار در حالتی که ظرفيت تصميم‌گيری دارد، باشد. اين فرد می‌تواند از نزديکان و بستگان فرد و يا يک دوست و يا حتی پزشک و پرستار او باشد. در کشورهای اروپايی از ديدگاه قانون قيم قانونی فرد حق تصميم‌گيری برای فرد در زمان عدم وجود ظرفيت برای فرد را دارد. مناسب‌ترين فرد برای تصميم‌گيری به جای بيمار فردی است که بيمار در زمان داشتن ظرفيت او را انتخاب کرده است، ديگر تصميم‌گيرندگان به ترتيب اولويت عبارتنـد از: همسـر، فرزند، والدين، نوه يا ديگر خويشاوندان او. در کشورهای اسلامی تصميم‌گيری به ولی فرد واگذار شده است. بهترين معيارها برای تصميم‌گيری ارزش‌ها و باورهای فرد و مصالح عاليه او می‌باشد (11). با توجه به اين که احتمال خطا در تصميم‌گيری به وسيله فرد جايگزين وجود دارد، استفاده از طراحی مراقبت‌های پيشرفته (Advance Care Planning) برای بيمار در کشورهای غربی دارای اهميت زيادی می‌باشد. طراحی مراقبت‌های پيشرفته به وسيله فرد روندی است که در آن بيمار با همکاری کادردرمانـی با اعضـای خانـواده و افـراد مهم ديگر در ارتباط با آينده مراقبت‌های پزشکی خود تصميم می‌گيرد. در اين روش رضايت بيمار در تصميم‌گيری‌های درمانی قبل از فقدان احتمالی ظرفيت (مرگ مغزی) کسب می‌شود (کارت اهدای عضو) (5). نتيجه‌گيری : موضوع اهداء عضو در بيماران در هنگام مرگ يکی از مباحث مهم و چالش‌برانگيز اخلاقی است که در جوامع و فرهنگ‌ها و مذاهب مختلف براساس ارزش‌ها و قوانين آنان صورت می‌پذيرد. دو چالش اساسی در زمينه اهداء عضو در بيماران در هنگام مرگ، تعيين زمان مرگ و ديگری چگونگی تصميم‌گيری در خصوص اهداء عضو است. زمان مرگ از ديدگاه علم پزشکی با توجه به شاخص‌های مرگ مغزی تعيين می‌گردد که در کشورهای مختلف اعم از مسلمان و غيرمسلمان پذيرفته شده‌اند. لازم به ذکر است که اسلام معتقد است که مرگ زمانی به وقوع می‌پيوندد که روح از بدن انسان خارج شود، اما به دليل عدم امکان تعيين دقيق زمان خروج روح از بدن در بيماران مرگ مغزی، شاخص‌های مرگ مغزی برای تعيين زمان مرگ پذيرفته شده‌اند. چالش بعدی چگونگی تصميم‌گيری در خصوص اهداء عضو می‌باشد که از ديدگاه کشورهای غربی اين تصميم‌گيری بايد به وسيله فردی که از تمايلات و خواسته‌های بيمار اطلاعات دقيق دارد، انجام شود. اين فرد می‌تواند از نزديک‌ترين بستگان بيمار تا يک دوست يا حتی دادگاه و يا پزشک بيمار تغيير کند. ضمناً از ديدگاه کشورهای مسلمان فقط ولی فرد حق تصميم‌گيری در خصوص اهداء عضو در بيماران مرگ مغزی را دارد. لازم به ذکر است که اين تصميم‌گيری بايستی با توجه به تمايلات و خواسته‌های بيمار براساس مصالح عاليه او انجام شود مرگ مغزی واهداعضو...
ما را در سایت مرگ مغزی واهداعضو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حسن نژاد mohammadhamid بازدید : 83 تاريخ : شنبه 8 شهريور 1393 ساعت: 2:21

پیوند اعضا تنها راه ادامه‌ی حیات برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و بهترین درمان برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته‌ی کلیه است. به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه‌ی خراسان، در حالی که تعداد زیادی از افراد دچار مرگ‌ مغزی بدون استفاده از اعضا مدفون می‌شوند، بیماران زیادی در شرایطی منتظر دریافت اعضای پیوندی هستند که انجام ندادن این پیوند به مرگ آنها منجر می‌شود. مرگ مغزی، توقف پایدار همه‌ی اعمال مغز دکتر «علی‌اصغر یارمحمدی»، رییس مرکزدیالیز و پیوند اعضای بیمارستان منتصریه، گفت: مرگ مغزی توقف پایدار و برگشت‌ناپذیر همه‌ی اعمال مغز است و در این وضعیت، هیچ‌ امیدی برای بازگشت فعالیت مغز آسیب‌دیده وجود ندارد و فرد دچار مرگ ‌مغزی هرگز قادر به زندگی دوباره نیستند. وی می‌افزاید: فرد دچار مرگ ‌مغزی بدون کمک دستگاه نمی‌تواند نفس بکشد، مردمک‌هایش پاسخ به نور ندارند، به تحریک دردناک عکس‌العمل نشان نمی‌دهد، دستگاه گیرنده‌ی امواج مغزی هیچ‌ موجی را از مغز وی ثبت نمی‌کند و خط صاف رسم می‌کند. یارمحمدی با اشاره به این‌که «مرگ مغزی نشانه‌های متعدد دیگری نیز دارد که از طریق آنها و معاینات تکمیلی به تشخیص قطعی می‌رسند»، گفت: مرگ مغزی به‌طور معمول پس از صدمه‌ی شدید به سر، خونریزی مغزی، سکته‌ی مغزی یا نرسیدن طولانی‌مدت اکسیژن به مغز اتفاق می‌افتد. آیا بیماران مرگ مغزی به زندگی بازمی‌گردند؟ رییس مرکزدیالیز وپیوند اعضای بیمارستان منتصریه گفت: اگر شنیدید فردی دچار مرگ مغزی بوده و مجدد بهبود یافته است، مسلم است که آن فرد دچار مرگ مغزی نبوده و بلکه در کمای عمیق بوده و واژه‌ی مرگ مغزی به اشتباه درباره‌ی وی استفاده شده است. یارمحمدی ادامه داد: تشخیص این دو حالت از یکدیگر به‌وسیله‌ی معاینه، نوار مغز و دیگر اقدامات تشخیصی به‌‍طور کامل امکان‌پذیر است که این معاینات به‌صورت دقیق و در چند مرحله از سوی حداقل 5 متخصص بررسی و تأیید می‌شود. تفاوت مرگ مغزی با اغما(کما) وی درباره‌ی تفاوت مرگ مغزی و اغما، اظهار کرد: اغما کاهش اعمال مغز است و احتمال برگشت هوشیاری وجود دارد اما مرگ مغزی، فقدان برگشت‌ناپذیر همه‌ی فعالیت‌های مغز است و شانسی برای بهبودی پس از مرگ مغزی وجود ندارد. یارمحمدی افزود: در حالت اغما، شخص ممکن است برای مدت طولانی زنده بماند و زندگی نباتی پیدا کند، اما در مرگ مغزی، فرد به‌طور حتم پس از چند ساعت یا در نهایت چند روز فوت می‌کند. چرا فرد دچار مرگ‌مغزی هنوز قلبش می‌تپد؟ یارمحمدی در این‌باره با بیان این‌که «قلب به علت خودکار بودن در صورت داشتن اکسیژن تا مدتی به کار خود ادامه می‌دهد»، اظهار کرد: این درحالی است که یک دستگاه تنفس مصنوعی باید اکسیژن کافی را برای ادامه ضربان قلب فراهم کند و باید توجه داشت که قلب بدون این کمک‌های مصنوعی از حرکت می‌ایستد. به‌گفته‌ی وی، حتی با وجود همه‌ی این تجهیزات نیز قلب فقط برای مدت کوتاهی ضربان دارد که این مدت از چند ساعت تا چند روز ممکن است طول بکشد. تأثیر مرگ مغزی بر اعضای دیگر بدن وی ادامه داد: مرگ مغزی یعنی نرسیدن اکسیژن یا جریان خون به مغز اما اعضای دیگر بدن مانند قلب، کلیه‌ها یا کبد تا مدتی به‌کار خود ادامه می‌دهند و قابل پیوند هستند. یارمحمدی افزود: این ارگان‌ها در صورت اقدام به موقع می‌توانند در بدن شخص دیگری به‌وسیله‌ی پیوند اعضا استفاده شوند. با این حال تخریب اعضای بدن به فاصله کمی پس از مرگ مغزی آغاز می‌شود و از همین‌رو فرآیند اهدا و پیوند عضو باید هر چه زودتر انجام شود. همه می‌توانند پس از مرگ مغزی اهداکننده‌ی عضو باشند یارمحمدی گفت: هرکسی می‌تواند در صورت بروز مرگ مغزی با رضایت بستگانش در زمان مرگ، اهداکننده‌ی عضو باشد و شرایط پزشکی فرد در زمان مرگ ‌مغزی، تعیین‌کننده‌ی قابلیت وی برای اهدای عضو است. رییس مرکزدیالیز و پیوند اعضای بیمارستان منتصریه تصریح می‌کند: اهدای عضو تنها در صورتی انجام می‌شود که اقدامات حیات‌بخش برای نجات جان وی موفقیت‌آمیز نباشد، یعنی دچار مرگ‌ مغزی شده باشد. وی افزود: پس از هر حادثه، همه‌ی تلاش‌ها و اقدامات طبی برای حفظ سلامت و احیای فرد انجام می‌شود و تنها پس از بررسی‌های همه‌جانبه و موشکافانه از سوی گروه‌های پزشکی، مرگ مغزی اعلام می‌شود و برای جلوگیری از هر خدشه، پزشکان معالج بیمار و پزشکان تأییدکننده مرگ‌ مغزی و پزشکان گروه‌ پیوند به‌طور کامل متفاوتند. چرا از خانواده‌ها درباره‌ی اهدای عضو درخواست می‌شود؟ یارمحمدی اظهار کرد: اخلاق حکم می‌کند که به خانواده‌ی فرد دچار مرگ‌ مغزی امکان انتخاب گزینه اهدای عضو داده می‌شود و این در حالی است که پیوند اعضا و نسوج، به فرد دیگری زندگی می‌بخشد یا کیفیت زندگی او را بهتر می‌کند. وی گفت: این موقعیت، فرصتی است برای خانواده دهنده تا جان فرد دیگری را نجات بخشند و از آنجا که مدت نگهداری فرد دچار مرگ‌ مغزی محدود است، باید در این‌باره هرچه سریع‌تر تصمیم گرفته شود. تایید مرگ‌ مغزی توسط 5 پزشک رییس مرکزدیالیز و پیوند اعضای بیمارستان منتصریه با بیان این‌که «از زمان اعلام مرگ‌مغزی از سوی پزشک معالج، حداقل 24ساعت طول می‌کشد تا عمل پیوند انجام شود»، گفت: در این مدت، فرد دچار مرگ‌مغزی از سوی 5 پزشک متخصص که از سوی وزیر بهداشت برای این کار حکم دارند و عضو هیئت علمی دانشگاه هستند، شامل یک جراح مغز و اعصاب، متخصص داخلی مغز و اعصاب، متخصص داخلی و متخصص بیهوشی و نماینده‌ی پزشکی‌قانونی ویزیت می‌شود. وی افزود: پزشکان تأییدکننده، هر یک مستقل از یکدیگر، فرد را در دو نوبت معاینه و مرگ مغزی وی را تأیید می‌کنند. هم‌چنین آزمایش‌هایی انجام می‌شود تا مشخص شود کدام‌ یک از اعضای بدن برای پیوند مناسب است و اعضا از سوی تیمی از پزشکان متخصص برداشته و به گیرندگان پیوند می‌شوند. یارمحمدی تصریح کرد: پس از برداشت اعضا از بیمار مرگ‌مغزی، محل جراحی به دقت ترمیم می‌شود تا تغییری در ظاهر بدن فرد اهداکننده عضو مشاهده نشود و سپس پیکر وی به خانواده‌اش تحویل داده می‌شود. آیا به خانواده گفته می‌شود چه اعضایی پیوند می‌شود؟ یارمحمدی گفت: اعضای اهدایی برای پیوند از سوی خانواده اهداکننده یا بر اساس وصیت خودش تعیین می‌شوند و پس از انجام عمل پیوند هم مرکز مدیریت پیوند به خانواده دهنده اعلام می‌کند که از میان اعضایی که آنها اهدا کرده‌اند، کدامیک‌ به پیوند رسیده است. به خانواده‌ی اهداکننده‌ی پولی داده نمی‌شود رییس مرکز دیالیز و پیوند اعضای بیمارستان منتصریه در این‌باره خاطرنشان کرد: هیچ مبلغی به خانواده دهنده تعلق نمی‌گیرد و اهدای عضو فقط با قصد رضایت حق تعالی و کمک به هم‌نوعان انجام می‌شود، از این‌رو اهداکنندگان عضو و خانواده‌هایشان مورد احترام و تکریم جامعه قرار می‌گیرند. مرگ مغزی واهداعضو...
ما را در سایت مرگ مغزی واهداعضو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی حسن نژاد mohammadhamid بازدید : 146 تاريخ : شنبه 8 شهريور 1393 ساعت: 2:14